مفهوم شروع دوباره استارتاپ به عنوان یک تحول بنیادین برای شرکت های موفق، فراتر از تغییر مسیر صرف است و شامل بازنگری اساسی در مدل کسب وکار، استراتژی ها و فرهنگ برای تضمین بقا و رشد در بازارهای رقابتی می شود.
حداقل، به نظر می رسد این موضوع در مورد شرکت هایی مثل Airtable، Handshake و Opendoor صدق می کنه، که همگی در ماه های اخیر اعلام کردند که در حال «بنیان گذاری مجدد» هستند. این مفهوم را می توان با شروع دوباره استارتاپ مقایسه کرد. طبق گزارش نیویورک تایمز، این اطلاعیه ها معمولا به مدل های کسب وکار جدید یا راه اندازی محصولات جدید هوش مصنوعی مرتبط هستن. این رویکرد نشان می دهد که حتی شرکت های موفق نیز ممکن است نیاز به بازنگری اساسی و شروع دوباره استارتاپ داشته باشند.
شروع دوباره استارتاپ؛ نه یک پیوت، بلکه یک تحول
برای مثال، شرکت Airtable در ماه خرداد گفت: «به جای اینکه فقط قابلیت های هوش مصنوعی بیشتری به پلتفرم موجودمون اضافه کنیم، این رو به عنوان یک لحظه بنیان گذاری مجدد برای شرکت در نظر گرفتیم.» این حرکت نشان می دهد که چگونه یک شروع دوباره استارتاپ می تواند افق های جدیدی را بگشاید و به نوآوری های عمیق تر منجر شود. در واقع، این یک گام استراتژیک برای آمادگی عرضه اولیه استارتاپ است.
هاوی لیو، هم بنیان گذار و مدیرعامل این استارتاپ، به نیویورک تایمز گفت که این یک تغییر مسیر (pivot) نیست، چون درباره تغییر جهت بعد از اشتباه کردن نیست. او تاکید کرد که شروع دوباره استارتاپ می تواند با راه اندازی مجدد یا تحول یکسان دیده شود. لیو گفت که شرکت در نظر داشت اون رو راه اندازی مجدد یا تحول بنامه، اما در نهایت «زبان بنیان گذاری رو انتخاب کرد چون احساس می شه که مخاطرات یکسان هستن.» این نوع شروع دوباره استارتاپ اغلب شامل ارزیابی مجدد کامل مدل کسب وکار است و می تواند بقای شرکت را تضمین کند.
به همین ترتیب، کاترین کلی، مدیر ارشد بازاریابی Handshake، گفت که این شرکت در تلاش هست تا فرهنگ استارتاپی رو «دوباره وارد یک کسب وکار موجود کنه.» این همچنین می تونه به معنای کار سخت تر باشه کلی گفت که Handshake به کارمندها اعلام کرده که باید پنج روز در هفته در دفتر باشن، «با سرعتی و تعداد ساعاتی کار کنن که معنادار باشه و به ما کمک کنه تا به اهدافمون برسیم.» این تلاش برای احیای فرهنگ استارتاپی، خود شکلی از شروع دوباره استارتاپ در درون یک سازمان تثبیت شده است و اهمیت انعطاف پذیری را نشان می دهد.
در نهایت، مفهوم شروع دوباره استارتاپ فراتر از صرفا تغییر مسیر دادن است. این به معنای نگاهی عمیق به هسته کسب وکار، بازنگری در استراتژی ها و حتی بازتعریف ماموریت است تا استارتاپ بتواند در بازاری رقابتی دوام بیاورد و رشد کند. این رویکرد برای هر استارتاپی که به دنبال بقا و نوآوری است، حیاتی است.
این مقاله به بررسی مفهوم بازنگری اساسی و تحول در استارتاپ ها پرداخت و نشان داد که چگونه شرکت های موفق نیز برای رشد و دوام در بازارهای رقابتی، ممکن است نیاز به تعریف مجدد استراتژی ها و مدل های کسب وکار خود داشته باشند. این رویکرد به استارتاپ ها کمک می کند تا با چالش های جدید مواجه شده و مسیر خود را برای آینده ای روشن تر هموار کنند.